از رنجی که ما می بریم...
بسم الله
از روزی که فیتیله ای ها، فیتیله اشان پایین کشیده شد، دارم فکر می کنم و بحث می کنم با افراد مختلف که اساسن بحث قومیت در شوخی آنها، در سطح دوم بحث باید قرار بگیرد و آنچه باید مطرح شود این است که چنین شوخی های سخیفی جایشان در تلویزیون هست یا نه.
گذشت تا اینکه امروز از طرف یک آشنایی که تو آشنا نخوانش، در تلگرام یک مطلبی آمد که مرا به فکر فرو برد. یک جک بی ادبی فرستاده بود و پشت بندش نه تنها معذرت خواهی نکرده بود بلکه اضافه کرده بود که دیگر سنت بالا رفته و باید این مدل جک ها را هم بخوانی!! من هنوز از آن روز نتوانسته ام این مساله را هضم کنم! چون تقریبن همه در خانواده و دوستانم می دانند که نه علاقه ای به خواندن این موضوعات سخیف دارم و نه به آنها گوش میدهم. حالا این آشنا پیش خودش چه فکر کرده بود... الله اعلم.
رد نمی کنم که وقتی سنم کمتر بود و بچه های بزرگتر فامیل دور هم جمع می شدند و گاهی برای اذیت کردن ما، می گفتند آن جا را ترک کنیم چون می خواهند حرف های بالای ۱۸ بزنند، هر چند ناراحت می شدم و کنجکاو که چه می گویند. و هرچند تر که بعدتر فهمیدم که آنها هم قصدشان فقط اذیت کردن ما بود. ولی بعدتر که بزرگ شدم و سنم رسید و فهمیدم موضوعات این حرف های بالای ۱۸ چه بوده، علاقه ای به ادامه دادن موضوع نداشتم.
حالا حرفم این است، چرا اساسن موضوعات این چنینی باید دست مایه ی طنز قرار بگیرد؟ موضوعات بالای ۱۸ که هیچ حتا موضوعات داخل سرویس بهداشتی هم چندان موضوعات جذابی برای لبخند زدن نیستند. حداقل برای کسانی که خود را مبادی آداب می دانند و در خلوت خود هم مودب هستند، این موضوعات نمی توانند علاقه ای ایجاد کنند. من حرفم این است که آیا اگر موضوعات این چنینی را در طنزمان وارد نکنیم طنزمان خدشه دار می شود؟ طنازی جامعه کم می شود یا اینکه به سمت مثبت تری حرکت می کنیم؟
من به نظرم طنز و تولید لبخند، آدابی دارد و اگر رعایت ادب نشود شاید تولید لبخند زودگذری هم داشته باشد ولی ماندگار نیست و باعث رشد در کسانی که آن را می شنوند یا می خوانند هم نمی شود. طنز و لبخند هم حلال و حرام و تمیز و کثیف دارد و برنامه هایی مثل خندوانه و قندپهلو نمونه های خوبی از طنز تمیز و غیر حرام بودند.
والسلام