یه کم اسید بپاش روشن شیم!
بسم الله
این روزها نیمی از جهان قربانی نادانی فرد یا افرادی شده است و روزها و شبهای زنان و دختران سرزمینم با غم و اندوه و ترس گره خورده است.
حادثه ای بس دردناک و عذاب آور، که هنوز باعث و بانی آن مشخص نشده است. اما همانند بسیاری حوادث طبیعی و غیرطبیعی که در ایران رخ داده است، و رسانه های خارجی از آن سرسره ای برای بازی با روح و روان ملتم ساخته اند، امروز نیز این حادثه دست مایه ی آنها شده است.
زلزله در ورزقان آمد، مردم غیور خطه ی آذربایجان آسیب جدی دیدند و رسانه های خارجی، به جای کمک نمک زدند به زخم این خطه.
بعدتر زلزله ای در خراسان نیز آمد که آن هم زخمه ای بر پیکره ی این مردم وارد آورد اما دریغ از پوشش نصفه و نیمه ای از آن در همین رسانه ها به دلیل عدم سود این منطقه از لحاظ اختلافات قومی و قبیله ای!
امروز اما همین رسانه ها سردمدار شده اند برای آنکه حادثه ی اسیدپاشی به دختران سرزمینم را به نهی از منکر و اسلام گره بزنند. وجود برخی تجربیات تلخ گذشته ی مردمان این سرزمین البته در توفیق آنها در این مورد هم بی تاثیر نبوده است.
من مسلمان و ایرانی ام. تا انجا که در اسلام خوانده ام، نهی از منکر و امر به معروف در هیچ مقطع و سطحی آسیب رساندن را مجاز نمی داند. اسلام من اسلام شمشیر نیست. اسلامی نیست که برخی ها پس از فوت پیامبر صلی الله علیه و آله سعی در معرفی آن داشتند. حال من اعاده ی حیثیت می کنم از همه آنها که این حادثه را به مسلمانان نسبت می دهند. کدامین آنها با ادله و مدرک این نسبت نابه جا را می دهند؟
مسئول محترم این روزها باید بیشتر تلاش کنی. دعای خیر ما پشت و پناهت. ما را از این شماتت های گناه ناکرده برهان.
دختران سرزمینم، زنان سرزمینم.
شما را به خدا، مراقب خود باشید.
و شمایی که جای درمان، زخم ها را بیشتر می کنید و کینه می کارید به دل مردم،
هیهات از روزی که حیله تان بر ملا شود که آن روز دیگر در دل مردم جایی ندارید.
خدایا، برای مردمان سرزمینم آرامش ابدی می خواهم.